سلنوفیلیا (ندیمه قرتی) به قلم نسترن قره داغی
پارت صد و سی و یکم
زمان ارسال : ۴۱۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 7 دقیقه
هنگ فقط نگاهم کرد که گوشهی لبم رو گاز گرفتم و ادامه دادم: دلیل رد کردن یاشار این نبود که دوستش نداشتم، چون تا الانم با هر کسی که بودم دوستش نداشتم... به خاطر این ردش کردم چون تو رو دوست دارم. بیا باهم قرار بذاریم!
چند لحظه ای توی سکوت فقط نگاهم کرد و بعد در حالی که گیج پیشونیاش رو میخاروند لب زد: عاا... یکم... یکم خیلی بیمقدمه بود... من...
نذاشتم حرفش رو کامل کنه و تند از جام بلن
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
ملیکا
102فقطططط آیااازز💛
۱ سال پیشساحل
۱۷ ساله 102میشه بگید پس زورو چی میشه؟اونم واسه کاپل شدن با آیلی خیلی خوبه !!! اصلا چرا آیلی به یاشار و آیدین نمیگه که زورو زنده استتتتتتتت؟
۱ سال پیشباران
70مطمئنم آیلی عاشق اونی میشه ک دوسش نداره :////
۱ سال پیشسارا
۲۵ ساله 16یاشار🥲
۱ سال پیشDelaram
37اخه چرا اینجوری شد نویسنده پس یاشار چی میشه اخه چراا هر دفعه هر چیزی که یاشار اول میخوادو ایدین باید بدست بیاره این عادلانه نیست یاشار گناه دارهه😔🥀😭
۱ سال پیشماندانا
46اخه چرا اینجوری شد من خیلی دوست داشتم یاشار و ایلی کاپل شن یاشار بچم داغون شد ای بابااا😔
۱ سال پیش
Fati:)
30واییییییییی خدا زودتر پارت بزار اخه دیگه واقعا نمیشه تحملی کرد خیلی هیجانی شده... ولی آیاز و یادت نره نویسنده:)