پارت چهارم

زمان ارسال : ۴۷۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه

خودم هم نمی‌دانستم چگونه به خواب رفته بودم. صدای شستن ظرف‌ها از آشپزخانه می‌آمد. مادرم عادت داشت تمام کارهای خانه را همان اول صبح انجام دهد. گوشی‌ام را به دست گرفتم و در دریا غرق شدم...ایوب عاشق دریا بود، اغلب عکس‌هایی که برایم می‌فرستاد دریا جزیی ا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.