پارت بیست و پنجم

زمان ارسال : ۴۵۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

دستی به یقه‌ی کتش کشید و گفت:
- خنده بر هر درد بی درمان دواست.
زیر لب غریدم:
- خنده آره، نه عرعر کردن.
انگار متوجه حرفم شد که نگاه تیزی بهم انداخت و بی خیال، پرسید:
- اون خانم زیبا چند سالشونه؟
اخمام و گره کردم و گفتم:
- اول درست حسابی بگو شما کی باشی؟
پا روی پا گردوند و جواب داد:
- قباد هستم. از آشنایی باهاتون خوش وقتم.
عین بادکنکی که بهش سوزن زده باشن، بادم

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
هنوز هیچ نظری برای این پارت ثبت نشده است. اولین نفری باشید که نظر خودتون رو در مورد این پارت ارسال میکنید
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.