سودا به قلم آزاده انصاری
پارت سیزده :
با صدای یا الله ای که اومد، بی بی ناز نفس بلندی کشید و دستش رو از بین موهام بیرون آورد...
صدای بابا خان رو که با همون مهربونی و عادت همیشگیش، هنگام ورود به خونه سلام میداد رو شنیدم... صدا نزدیک و نزدیک تر شد و تپش قلب بی بی ناز، بلندتر و بلند ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
خیلی خوبهههه
00خیلی خوبههه