پیله جدایی به قلم زهرا باغشاهی (زرناز)
پارت بیست و دوم
زمان ارسال : ۴۵۳ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 5 دقیقه
دریا مثل همیشه در نزده و با سرو صدا وارد اتاقمون شد:
- آهای مار کبرا، باز که تو خودتی.
نگاه تند و تیزم و بهش دوختم که گفت:
- ساحل اگه رم نمیکنی، میخوام عین دو خانم با شعور باهم حرف بزنیم.
اخمی روی پیشونیم نشوندم و گفتم:
- لطفا ادب.
بی خیال گفت:
- باشه بابا تو هم بیا اینجا بتمرگ.
پوفی از سر کلافگی کشیدم و نشستم روی کاناپه داخل اتاق، خودش هم نشست و گفت:
- ام، بذ