سیاهی لشگر به قلم آمنه آبدار
پارت هشتاد
زمان ارسال : ۲۷۳ روز پیش
مثل یک عقاب تیزبین اطرافم رو دوباره نگاه کردم.
جایی رو که در شأن یه بازیگر باشه رو دوباره ندیدم.
پیاده شدم و کنارش وایسادم.
- میشه بگی کجا اومدیم؟
جلوتر از من راه افتاد.
با نگاه کنجکاوی مسیر رفتنش رو نگاه کردم.
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
همون دختره
00😂 😂 😂 الهی بگردم این همه هوش و زکاوت ممدو