پارت نهم

زمان ارسال : ۴۹۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 3 دقیقه

با همین تفکرات بود که به خواب رفتم.
اما چندی نگذشت که تمام صحنه های ترسناک گذشته این بار وحشتناک تر پیش چشمم ظاهر شدند.
روح سرگردان رنگ پریده را جلوی چشمانم می دیدم.
هر بار که پلک می زدم نزدیک و نزدیک تر می شد. و در آخر با فاصله ی خیلی کم رو به رویم قرار گرفت.
از وحشت جیغی کشیدم و در خواب تکان محکمی خوردم. از روی تخت با کمر پایین افتادم.
از ضربه ناله ای کردم و پلک هایم را م

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • سونیا

    00

    جررر🤣🤣

    ۱۲ ماه پیش
  • کیمیا

    00

    دنیا ولی نامرده یه وقت هایی تو خیلی خوشحالی و تو اوجی و یه زمان هایی سقوط کردی و پر از غم و ناامیدی هستی

    ۱ سال پیش
  • حدیث افشارمهر | نویسنده رمان

    🫶🏻♥️

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.