پارت یازده

زمان ارسال : ۴۶۶ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 6 دقیقه

شهاب مطمئن سر تکون داد و گفت:

- دریا خانم شاید شما دومین باره با من ملاقات می‌کنین! در نتیجه من و نشناختین؛ وگرنه متوجه می‌شدین تصمیمم یهویی نبود.

نذاشتم دریا بیش از این حرف بزنه و پریدم وسط بحثشون و گفتم:

- باشه شهاب؛ فقط من بای ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.