پیله جدایی به قلم زهرا باغشاهی (زرناز)
پارت دوازده
زمان ارسال : ۴۶۵ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 7 دقیقه
یه لحظه از اینکه دریا کنارم نباشه شک برم داشت و چشمام و باز.
باز کردم، دیدم سرش و زیر انداخت و در حالی که دو تا دستاشو ستون بدنش کرده داره پاشو تند تند تکون میده.
خواستم بهش چیزی بگم که موبایلم شروع به زنگ خوردن کرد. آقا جواد، رانندهم ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما