تو را در خواب هایم دیدم به قلم فرگل حسینی
پارت چهارم :
هنگامی که داشتم می دویدم، به یک بهانه برای صحبت کردن با او فکر کردم.
«چطوره بگم، کار برام پیدا کردی؟.. آره این قطعا بهانیه خوبیه»
خشنود از این فکر، به درب حیاط رسیدم.
درب باز کردم وجاویدی در کار نبود، او رفته ب ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
زهرا
00خیلی خوشم اومد