پارت چهارده

زمان ارسال : ۴۵۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 14 دقیقه

*****

فرهاد دو روز تمام را در رخت‌خوابش گذرانده بود و مدام از رستوران پدرش سوپ‌های مقوی سفارش می‌داد. حالا احساس می‌کرد با کمک غذا و دارو حالش رو به بهبودی رفته است. دوش گرفت و این بار دیگر خودش را با حوله و موی خیس، در معرض سرما قرار نداد. با ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید