سایه ی من به قلم زهرا باقری
پارت چهارم
زمان ارسال : ۵۳۴ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 28 دقیقه
وقتی یه خانواده درست نزدیک خونم زندگی میکردن دیگه غصهی چیو میخوردم؟ نهایتشم اگه کسی میخواست اذیتم کنه دو تا عربده میکشیدم و خلاص! منو باش بیخودی شلوغش کردم، اگه مهتاب میفهمید اون همه توهم و فقط تو دو روز یکجا زدم تا یه سال سوژهی خندش جور میش ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
حسنا
00قشنگ بود