سوگند به دست هایت ( جلد دوم رمان آخرین بوسه ) به قلم میم.الف (مهسا ٩٣)
پارت بیست و چهارم :
خودمم نمیفهمیدم دارم چی میگم و چی میشنوم:
-شاید راه های بهتریم باشه رها.
رها:
-من دنبال بدترین راهم؛ زجر آور ترین...قاتل از ارتفاع میترسه؛ عذاب آور تره براش...
نفس عمیق کشیدم:
-خیلی ترسویی که میخوای اینجوری از زیر م ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
ژیلا
00عالی بود ممنون