پارت دویست

زمان ارسال : ۳۶۳ روز پیش

- رنگ چشم‌هام و از اون به ارث بردم ولی کاش مثل اون نشم!...
- این که تو رو ترک کرده معنیش این نیست آدم بدی باشه.
آنابت آهی کشید.
درد بود که با هربار فکر کردن به آن موضوع توی سینه‌اش می‌پیچید.
- من می‌خوام مهربون باشم، می‌خوام پای اشتباه‌ترین تصمیمم تو سخت‌ترین شرایط بمونم!
دستی به چشم‌هایش کشید و اشک‌هایی که آماده ریزش بودند را پاک کرد.
- می‌شه هر چی می‌دونی و بگی؟

727
380,579 تعداد بازدید
1,202 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • فاطی

    10

    حاجیییی به جان خودم توطئه ای در کار است 😱😂💔

    ۱۲ ماه پیش
  • هانی

    00

    عااااااالی خسته نباشی ❤️💋

    ۱۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید