زاموفیلیا (جلد دوم مانکن نابودگر) به قلم مریم بهاور84
پارت یازده
زمان ارسال : ۵۹۹ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : حدودا 4 دقیقه
" دستم رفت تا خودکشی کنم ولی مهسا نذاشت. میخوام بیام پیشت. ولی چرا نمیذارن؟ میخوام بیام و با تو باشم. میخوام مثل تو بمیرم تا حداقل اونور داشته باشمت. "
" شیشه ادکلنت تموم شده. امشب چطور بخوابم؟ "
تا زمانی که قطرهاشکی رو تاچ موبایل نریخته بود متوجه نشدم چطور ریختن.
انگشتام رفتن واسه تایپ... ولی پنج ساله دارم تایپ میکنم.
اگه باهاش تماس بگیرم ممکنه معجزه شه جوا
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
farima
20من توی فایل...جلداول هم می مردم تادوباره اززبان سام یارخشابخونم چه برسه به این پارتهاکه بایدچندروزصبرکنم تامحمد آواروبگیره💔لطفاًطولش نده نویسنده🙏🏻زودبرگردپیش سام و رخشا, رمانت هم خیلی خوبه ممنون💐
۲ سال پیشسمیرا
00خخخ
۲ سال پیشfarima
20از زبون سام بنویس سااام:) می خوام ببینم رخشا رو شناختهههه
۲ سال پیشfarima
20چرااااااا؟؟؟؟ فقط یه ذره دیگه مونده بووود! 😭💔 بمیریییی البرزززز🔪
۲ سال پیشسیتا
30نویسنده حال گیری کرد اساسی رخشا و سام رو تا یک قدمی هم آورد ولی با هم رو به روشون نکرد این خیلی بد بود نویسنده
۲ سال پیشHaniyeh19
۲۱ ساله 40عالیییی بود بیچاره رخشا☹ تا این رمان تموم شه من دق میکنممممم☹
۲ سال پیشMasome
۲۸ ساله 30رمان بسیار عالی بود و هر هفته لحظه شماری میکنم برای قسمت جدید رمان تشکر میکنم از نویسنده عزیز منتظر رمان ها زیبا از شما هستیم بعد اتمام این رمان ،موفق باشید
۲ سال پیشنازلی
۲۱ ساله 70ووییی اینقد🤏مونده بودااا 🙆 ♀️ایییی البرز خدا از زمین ساقطت کنه اخه میمردی یکم دیرتر بیای خیر ندیده🤦 ♀️
۲ سال پیشسمیرا
51خوب بود چقدبده یه رمان خوبوقطره چکانی بخونی خصوصا صحنه هایی که مال سام ورخشاس😪
۲ سال پیش
Parimoon
00خیلی عالیه