حکم کن به قلم مرجان فریدی
پارت پنجاه و سوم :
دهانم نیمه باز ماند.
نمیدانم...تجربه سوار شدن بر ترن هوایی را نداشتم...اما میتوانستم حسم را این گونه توصیف کنم.
سوار ماشینی بودم که با سرعت از سراشیبی به پایین میرفت...قلبم در لحظه به پایین ترین نقطه دلم فرو ریخت.
حس کردم یخ زدم.
هم زمان گرگرفتگی را روی گونه ها و شقیقه هایم حس می کردم.
نگاهم خیره مردی بود که زیادی غریبه بود.
تنها شباهتش با پدری که در خاطراتم چرخ میزد چشم
مطالعهی این پارت حدودا ۵ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۴۴۵ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
آرزو
۱۷ ساله 20😭😭😭😭😭😭😭 آخییییی
۴ سال پیشیه بنده خدا
۰۰ ساله 40واییی من رسمأ رفتم تو کما ایییی خاک تو سر پدره
۴ سال پیشحنا
83اگه دقت کرده باشین گفت که دیلان یه مهرس یعنی خطرناکه اگه اینجا بمونه.یعنی فک کنم یکی دنبال دیلاس.پس پدرش دیلان رو دوس داره و میخواد فقط نمیخواد اینجا بین یه عالمه آدم خطرناک و خلافکار باشه
۴ سال پیشهستی
3016اون بخاطر خود دیلان میگه نباید اینجا باشه چرا بهش میگید بی رحمه ؟ اون ناخواسته مجبور شد اون زندگی ای که براش ساختنو تحمل کنه فرار کرد ولی حواسش بود به دخترش الان ک نمیخواد تو خطر باشه شد بی رحم ؟
۴ سال پیشهستی
2713اون میگه بدبخت میشد حتی نباید میاوردیش چون میدونه اینجا بین یه مشت خلافکار زندگی دیلان ممکنه خیلی بد تر هم بشه گفت هیچوقت نمیخواسته ببینتش چون اگه میدیدتش نمیتونست خودشو نگه داره و ازش دل بکنه .
۴ سال پیشساغر
133من قبول دارم که نگران دخترش بوده از قبل هم ارسان گفت بابامون مهربون اینار و قبول دارم ولی هیچ وقت نباید اینجوری بهش میگفت اگه بابای من به من اینو میگفت نابود میشد حالا چه برای خودم باشه چه نباشه😔😔😒
۴ سال پیشساغر
81اون هرکسی نبودکه اینجوری گفت اون دخترش بودراسته که خلافکاراماباید مواظب دخترش باشه اون دیگه تغیرنمیکنه اون هرچی که هست همون نمیشه تغیرش داد اما باید همیشه مواظب بچه هاش باشه آخه انصاف پدر دخترشو نشناس
۴ سال پیشمفتش
173هستی جون اون دخترش رو نمیخواد باید به چ زبونی بگه بفمی تو🤔 اینا هیچکدوم دلیل این نمیشه ک اون دیلا رو نشناسه و به بد بختیش فکر کنه🙁 خیلی ها هستن که خلاف کارن اما مواظب بچشون هم هستن😐
۴ سال پیشهستی
93همیشه همه چی اونجوری ک ما فک میکنیم نیست:)انقد زود قضاوت نکنین من قلم مرجان جونو میشناسم،یعنی بابای دیلان بد نیست:) از شناختی ک از اول رمان نسبت به باباش پیدا کردم میتونم بگم زود صب کنین الان زوده
۴ سال پیشNegarr
20اتفاقا میخواد دخترش رو خوبم میخواد فقط میگه نباید بین ما باشه حالا قسمت های بعدی رو بخونید متوجه میشید کانا تلگرام جلو تره از اینجا
۴ سال پیشSamin
81وای خدا پدرش چ دل سنگه😐😐😐 واسه دیلان خیلی نگران شدم عزیزم پدر بعترین پشتوانه دختره ولی پدرش خرد کرد دیلانو😡😡😡
۴ سال پیشننه قمر
62هرکاری میکنم نمیتونم مثبت فکر کنم دلم میخواد باباهه رو بگیرم از وسط به دو قسمت تقسیم کنم اخه عنتر ،بی عقل،بیشعور تو که از هیچی خبر نداری چرا زر مفت میزنی؟😠😠😠😠
۴ سال پیشتی تی
61واوووویییی دلم به حالا دیلان میسوزه این چه سر نوشتی که داره 😭😭😭😭😭بیچاره از هیچ***شانس نیاورده حتی از پدرش 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
۴ سال پیشساغر
40اما اینجاشو نفهمیدم که چی شد دیلان یه مهرست یعنی چی🤔از طرف کی یه مهرست از طرف باباش یا از طرف راستین یا از طرف... ممکن آوردن دیلان همش نقش باشه؟🤔یا شایدم نقطه ضعف که اینجوری گفت! وای گیج شدم 😵😵🤷
۴ سال پیشnegin
121واییی حالا باید کلی منتظر بمونیم که پارت بعدی رو بزارن واییی خدا .(╥﹏╥). .(╥﹏╥). .(╥﹏╥).
۴ سال پیشsahar
۱۵ ساله 30واب خیلی خوشگله رمانه من از این نپیسنه تقاضا دارم حداقل روزانه دو پارت بزاره ولی خیلی خوشگله
۴ سال پیشBahar
۱۳ ساله 20من حرفی ندارم ،من خوبم:) دیگه حدس نزنید در مورد رمان چون همش اشتباه در میاد☺😓
۴ سال پیشSonya
۱۶ ساله 81فک کنم هستی خانم تو گروه تلگرام این رمانو خونده واز ما جلوتره واسه همین داره از پدر دیلان دفاع میکنه یعنی پدرش بد نیس مجبوره نه؟ وای خدا خیلی خوب بود ممنون مرجان اما هنوز یکم دلخورم ازت به خاطر اولاش
۴ سال پیشهستی
42نه ولی خب مشخصه چزا این حرفازو میزنه و نمیخواد دختزشو وابسته کنه و صد در صد دیلان تو دخطره
۴ سال پیشSahar
۱۵ ساله 60آقا یعنی چی اشکم دراومد😭😭😭😭
۴ سال پیشسونیا
22من واقعا نمیدونم چی بگم اگه این مرد پدر من بود با چاقو میرفتم سراغش واقعا که من این کارا و دوبار خوندم هر دوباره خیل ناراحت شدم
۴ سال پیشنگار
۱۲ ساله 41هیعععععععع چه ناراحت کننده اشک تو چشمام جمع شداوخیییییبیچاره دیلان 😢😭😭😭
۴ سال پیش
رکسانا
۱۵ ساله 10در یک کلام از باباش متنفر شدم تامامم