پارت صد و نود و دوم

زمان ارسال : ۴۱۱ روز پیش

***

- هیچ جا نیست، استفان به کسی نگفته اما همه دارن دنبالش می‌گردن.
ایوان نیم نگاهی به آنابت انداخت.
- گوشیش و ردیابی نکردن؟
- نمی‌دونم احتمالا ردیابی کرده باشن، خودشون پلیسن دیگه می‌دونن.
سری به نشانه تایید برای آنابت تکان داد.
- به استفان بگو اگه به کمکم نیاز داشتن خبرم کنن.
لبخند روی لب‌های آنابت نشست.
بدش آمد از آن که به او مشکوک شده بود.
- مرسی.

727
380,035 تعداد بازدید
1,202 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • رویا

    120

    گلم نمیشه زود زود پارت بزاری؟ کوتاه بزار ولی هر روز بزار، خیلی بده انتظار 😂😭

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید