سیاهی لشگر به قلم آمنه آبدار (الهه)
پارت یازده :
با تعجب داشت نگام میکرد.
دستام رو از روی دسته صندلی برداشتم و درست سر جام نشستم.
- نه انگار واقعا راست میگی، خواهر دوقلوشی!
سری تکون دادم که پررو پررو گفت: ولی خوشگلم هستی... سگ چشات تو اخلاقتم رفته!
نگاه پوکری بهش انداخ ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
قشنگتراز پریا
20وای عالی بووود!!!😂😐 ی لحظه تصورشون کردم صحنه خنده داریه!!😂