التیام به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت شصت و یکم
زمان ارسال : ۴۵۲ روز پیش
در حال بارگذاری پارت هستیم. مشاهده پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
توجه کنید :
خوانندگان عزیز : فصل دوم مشترک این رمان و رمان یک عمر تاوان، با نام گرداب سرنوشت به اتمام رسیده است. شما میتوانید فصل دوم را به پرداخت حق عضویت یا دریافت سکه از طریق نمایش تبلیغ به صورت رایگان مطالعه کنید :
خواندن فصل دوم : گرداب سرنوشت
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
قشنگتراز پریا
93با اینکه قبلا از سوگل بدم میومد کاشکی نمیمرد انگار رمان با بودنش ی حس و حال دیگه ای داشت😔💔
۱ سال پیشااا
۲۷ ساله 41از بلندی پرت شده صورتش خونی بوده. وگرنه اینجور ک نمیشه گفتم که حدس زدن سوگل بوده. ازمایش میدن اگه مشخص نباشه همینجوری ک خاکش نمیکنن
۱ سال پیشنفسم
101دلم بدجوری واسه سوگل گرفت..گناه داشت نباید اینطوری زندگیش تموم میشد😔
۱ سال پیشزهرا
94کسی که با سوگل دشمنی نداشت که بخواد بکشتش جز منصور ولی منصورهم فکرنکنم این کارا کرده باشد پس سوگل زنده است کسی هم که مرده چون صورتش معلوم نبوده اون نبوده سلطان اونا پیش خودشون نگه داشتند
۱ سال پیش
حنا
44با اینکه سوگل بخاطر شرایط زندگیش اینطوری شده بود و اخیرا هم مثلااااا خوب شده بود ولی من واقن هنوز ازش خیلییی بدم میاد