پارت چهل و هفتم

زمان ارسال : ۴۹۱ روز پیش

شیدا اخم کرد و معترضانه گفت:
- چرا اینقدر بین منو شیوا فرق می‌ذارین؟ چطور شیوا هر تصمیمی دلش می‌خواد می‌گیره، همه هم اطاعت می‌کنن! بعد من...
فرهاد شمرده شمرده و با تأکید گفت:
- هیچ فرقی نمی‌ذارم! قرارِ من با شیوا یه چیز بوده با تو یه چیزه دیگه!
شیدا انگشت اشاره‌اش را مقابل فرهاد تکان داد و با جنباندن سرش، تأیید کرد:
- همین دیگه... همین! با شیوا خانم قرار میذارید که چهارتا

166
136,305 تعداد بازدید
149 تعداد نظر
87 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • &&&

    40

    ای بابا این شیدا مگه همسن شیواست که هی خودشو با اون مقایسه میکنه... بیچاره فرهاد میگه دو سه سال صبر کن اینم که سه سال دیگه تازه به سن شیوا میرسه پس از چه فرق گذاشتنی حرف میزنه دقیقا؟🤨🤔

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید