پارت نهم

زمان ارسال : ۵۰۷ روز پیش

نمی دونم چه قدر گذشته بود که در اتاق باز شد و مهراب با کلی اخم وارد اتاق شد و چپ چپ نگاهم کرد و شال مشکی رنگی و به سمتم گرفت و گفت:
-سرت کن تا قیچی نیاوردم.
خندم و به زور قورت دادم و موهام و دور دستم پیچوندم و گلوله کردم و شال و سرم می کردم که شنیدم آرووم آروم با حرص غر می زنه:
-از دیشب معلوم نیست چند تا دکتر دید زدنش.دختره احمق.
واقعا دیگه نمی تونستم خندم و کنترل کنم. با همه خستگ

146
54,982 تعداد بازدید
51 تعداد نظر
9 تعداد پارت

توجه کنید :

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • baran

    20

    باورم نمیشه تموم شددد😭😭😭 تو چهار روز دو تا اثر مرجان رو تموم کردمممم... مثل تک تک رمان هات بی نظیر بود... حالا دیگه من تمام تمام رمان هات رو خوندم و میتونم بگم یکی از بزرگترین طرفداراتم❤❤

    ۱ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید