التیام به قلم صدیقه سادات محمدی(نگار)
پارت سی و هفتم
زمان ارسال : ۵۴۵ روز پیش
در حال بارگذاری پارت هستیم. مشاهده پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
توجه کنید :
خوانندگان عزیز : فصل دوم مشترک این رمان و رمان یک عمر تاوان، با نام گرداب سرنوشت به اتمام رسیده است. شما میتوانید فصل دوم را به پرداخت حق عضویت یا دریافت سکه از طریق نمایش تبلیغ به صورت رایگان مطالعه کنید :
خواندن فصل دوم : گرداب سرنوشت
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
نفسم
70لیاقت سوگل اصلا خوبی دیدن نیس..ولی خب حشمت آقا باز دستش درد نکنه راه درست رانشون سینا داد..مرسی عشقم نگاری عالی بود
۲ سال پیشساناز
55انشاالله که باهم خوب بشن و بشن تگه گاه هم
۲ سال پیشآنا
62فکر نمی کنم از آدمایی مثل سوگل برای کسی تکیه گاه دربیاد اینا فقط ضررشون به کسی نرسه خودش خیلیه
۲ سال پیشناشناس
33خیلی عالی بود نگار جون مرسی سینا داره درست ترین کاذ رو می کنه شاید این کار سینا باعث بشه که دوباره درون سوگل عشق به وجود بیاد و دیگه بد نباشه
۲ سال پیشآنا
60والا از اول رمان که ما هیچ عشقی درون سوگل ندیدیم البته طبیعیم هست از پدر و مادرش رفته اوناام آدمای خودخواه و بدذاتی بودن اما سینا و سوگند ذاتشون به مادرشون کشیده که مثل این خودخواه و بدذات نشدن
۲ سال پیشسیتا
70یعنی امکان داره سوگل به راه راست هدایت بشه
۲ سال پیشرازیل
۳۱ ساله 60ممنون نویسنده جان عالی بود مثل همیشه خدا قوت
۲ سال پیشدخترای من
۳۷ ساله 50عالیییی🙏
۲ سال پیشمارال
123این حشمت خان چی میگه دیگه؟ سوگل اگه آدم بود حداقل یه ذره قدر اون همه محبتی که سوگند از بچگی بهش کردو میدونست اما اون بجای ذره ای قدردانی فقط متهمش کردو در همه حال طلبکار بود
۲ سال پیشKiana
50مثل همیشه عالی نگار جان
۲ سال پیشاسرا
32سوگل اصلامیره؟
۲ سال پیش
قشنگتراز پریا
40وای خیلی کفری میکنه ادم روووو من حسی ک سینا گرفت رو درک میکنم خیلی سخته ک خودتو با کسی مهربون و خوب نشون بدی 😁🙈😂