دشمن بی نقص به قلم فاطمه سیاوشی
پارت پنجاه و دوم
زمان ارسال : ۵۷۸ روز پیش
این چند روز که ساره رو اوردم حسابی درگیر و کلافه بودم .از یه طرف دنبال پرستار برای ساره و دادن ازمایشای مختلف ،از یه طرفم پیدا کردن روانشناس ...از طرفی هم رفتن به اصفهان برای دیدن مادرم .
کارام همه عقب افتاده بود ،شکایتی نداشتم خودم خواسته بودم با دل و جون مراقب ساره بودم .
این رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت (چاپ یا ویرایش) تا اطلاع ثانوی امکان مطالعه آن وجود ندارد
این رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت (چاپ یا ویرایش) تا اطلاع ثانوی امکان مطالعه آن وجود ندارد
گل سرخ
۲۰ ساله 50فرهادخیلی خودخواهه