پارت هفتاد و یکم

زمان ارسال : ۶۱۲ روز پیش

بعد از خوردن شام در رستوران هتل در جمع طراحان مطرح و حضور ایزابل و متاسفانه شیدا و کاوه به اتاقم بازگشتم.
حضورشان را تاب نمی اوردم، تمام مدت زیر نگاه تیز و برنده شیدا سالادم را به سختی خورده و از سر میز بلند شده بودم.
با حامی و حمید کمی تصویری حرف زدم و در رابطه با کار های شرکت و تولیدی حرف زدیم.
تماس را که قطع کردم سرم را به پشتی مبل تکیه زدم و نفس عمیقی کشیدم.
هنوز اروی را ند

735
319,880 تعداد بازدید
1,848 تعداد نظر
121 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • رایکا

    20

    مررررررجااااان زودتر بنویس تمومممممشششش کنننننن

    ۲ سال پیش
  • .،؟

    30

    همانند خری هستم که بهش تیتاپ دادن وای 😆😆😄😄😃😃

    ۲ سال پیش
  • .

    70

    طراح جدیدو پر سرو صدا همینطوری ادامه بدی تضمین نمیکنم قلبم تا اخرش سالم بمونه ها ویلچر نشین میشه ♡🥺

    ۲ سال پیش
  • HASTI

    30

    از نزدیک زیباتری!!😮

    ۲ سال پیش
  • narges

    101

    واو اروی غیرتی شد

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید