عطر رازقی به قلم مهراد رستایی
پارت سی و پنجم :
حیوحاضر مقابل آینهایستاده بود. تنهاتکمیلکار شالآبی با پرپرکهای سیاهبود کهجلوهدهنده خاصیداشت، رویسرش را که دریایآبیپوشاند کاملهکاملشد. تهدلش قلابیشدهبود کهمدامتیر میکشید دوبارهوسوسه باریکهایکرد که دودشحلقهحلقه راهیهو ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
قشنگتراز پریا
00😒😒😒 اصن دوسش نداشتم