پارت دوم

زمان ارسال : ۸۵۴ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 8 دقیقه

دسته چمدونُ پشت سرم کشیدم و درحالی که سعی می‌کردم از افتادن شال روی موهام جلوگیری کنیم، درمونده زیر لب گفتم :
- ای خدا شال چی میگی این وسط، اصلا بهش عادت ندارم.
یهو صدای افتادن چیزی از کیفم روی زمین توجهمو جلب کرد، ایستادم و به اطراف نگاه کردم. با دیدن قوطی سفید رنگ قرصم سریع خم شدم و از روی زمین برش داشتم و بهش نگاه کردم
- اینبار خوب تاثیر گذاشتیاا، يه جوری خوابیدم استرس پرواز

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • هانی

    00

    بسیار زیبا

    ۹ ماه پیش
  • فارا

    00

    عالی

    ۹ ماه پیش
  • ماریا

    10

    خوبه

    ۱۲ ماه پیش
  • نرگس

    00

    عالی

    ۱ سال پیش
  • به تو چه فضولی

    ۱۸ ساله 10

    من چرا هیچی نفهمیدم میشه یکی بهم بگه چی شد لطفا

    ۱ سال پیش
  • رها

    00

    خیلی خوبه

    ۱ سال پیش
  • فلو

    10

    فکر کنم چند شخصیتی باشه ?

    ۲ سال پیش
  • قشنگتراز پریا

    41

    الان چی شد؟😂

    ۲ سال پیش
  • ترمه

    10

    حانیا جون یه دونه ام رمان پلیسی بنویس جذاب میشه

    ۲ سال پیش
  • فاطمه

    80

    یعنی اون قرصا اینقدر اثر داشتن😂😂😂😂

    ۲ سال پیش
  • ااا

    ۲۷ ساله 20

    سلام حانیا جان مگه قرار نبود هرروز پارت گذاری بشه.. دیروز ک پارت نذاشتین؟؟

    ۲ سال پیش
  • فاطمه

    10

    سلام. مگه قرار نیس روز های شنبه تا پنجشنبه هر روز پارت بذارید. امروز پس چرا نذاشتید

    ۲ سال پیش
  • لنا

    01

    زرشک،الان چی شد🤨چرااا ولش کرد من انتظار داشتم دستشو بکشه ببره تو ماشین😐

    ۲ سال پیش
  • فاطمه

    20

    سلام. مرسی از رمان خوبتون.🌹 واقعا قلمتون حرف نداره هم این رمان و رمانای قبلی😍 اگه میشه پارت ها رو طولانی تر کنید🙏 و ی سوال داشتم این رمان چند جلده؟؟

    ۲ سال پیش
  • Jina

    ۱۸ ساله 60

    عکس شخصیتارو نمیزاری ؟!

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.