پارت دوم

زمان ارسال : ۸۹۲ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

با صدای گرم سرهنگ، حواسم جمع شد.

- سلام.

لبم را گزیدم و گفتم:

- سلام سرهنگ، راستش می‌خواستم یه چیزی رو بگم.

سکوتش نشون داد که منتظر است. با کمی مکث، ادامه دادم:

- من از توی خونه نشستن و مخفی شدن خسته شدم. پس کِی ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.