طالع دریا به قلم مرجان فریدی
پارت دوازده
زمان ارسال : ۱۲۶۰ روز پیش
اول رفتیم خونه و و هر دو به نوبت دوش گرفتیم
و وقتی از حموم اومدم نیاز جلو آینه داشت آرایش می کرد
به سمت کمد رفتم که خیلی جدی گفت:
-اونایی ک گذاشتم رو تخت رو بپوش...امروزم خرید کنیم، برای بیرون چیزی نداری
گیج گفتم:
...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Niya .f
50پارت های بیشتری از این رمان اومده ولی خوشحالم که تو این برنامه هم میزاریدش و نیاز نیس برم و پی دی افش رو دان کنم ☺😊