پارت چهل و یکم

زمان ارسال : ۷۴۳ روز پیش

دست به سینه به دیوار تکیه زده و به سافت باکس ها زل زده بودم
دیدن رینگ لایت و دوربین و پایه دوربین بهتر از تماشای شیدایی بود که بارانی ای که من طراحی کرده بودم را به تن کرده و برای عکاس ژست میگرفت!
آن بارانی تا ابد نفرین شده بود
اگر میدانستم قرار است شیدا روزی طراحی ام را بپوشد ترجیه میدادم کارگر شوم!

الان دقیقا حضور من در اینجا به چه دردی میخورد!؟

نفسم را کلافع ا

729
318,975 تعداد بازدید
1,848 تعداد نظر
121 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • morvarid

    00

    خیلی عالی بی صبرانه منتظر پارت بعدی دستت طلا

    ۲ سال پیش
  • هانا

    30

    زندگییییی***است چرا من باید ساعت تقریبا ۶صبح این پارت رو بخونم و مثل***تو کف پارت بعد که برا فردا ساعت ۷عصره باشمممم🥺🥺☹️ 🙄مرجان🙄

    ۲ سال پیش
  • نرگس

    ۱۴ ساله 10

    مثل من ساعت ۵ جمعه میخوندی که ۳ ساعت دیگه پارت بعدی گذاشته میشه و خماری کمتره

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید