پارت شصت و ششم :

خواستم گوشیرو بزارم کنار که با دیدن شماره ای که روی گوشیم افتاده بود منصرف شدم ، ناشناس بود! یه دور شماره رو خوندم چیزی دستگیرم نشد، بیخیال شدم و به سمت خونه حرکت کردیم، نیاز به خیابون نگاه کرد و گفت :

_ این مسیر برام آشناست، نمیدونم... انگار ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.