پارت شصت و پنجم :

نگاهمو از روبه رو برنداشتم واقعا نمیدونم این کیان یهو از کجا پیداش شد، یادمه آخرین دعوایی هم که با نیاز داشتیم سر همین یارو بود، بزار ببینم! چطور انقدر با اون راحت کنار اومد و چپ و راست کیان گفتن از دهنش نمیفته بعد به من میرسه میشه نیاز لجباز و یه دن ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.