تنها گناه ام مادر بودن است به قلم نسترن قره داغی
پارت دویست و ده :
نمیدونستم دقیق باید چه جوابی بدم. از یه طرف دلم میخواست بمونه و از طرف دیگه وجدانم اجازه نمیداد به خاطر من از کار و زندگیاش بیافته یا زحمات این همه وقتش هدر بره؛ به خاطر همین برخلاف خواسته قلبم سری به نشونهی نه تکون دادم و گفتم: فقط یکم ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
محدثه
817سلام خواستم بگم رمانه عالی ایه امیدوارم زودتر ادامش بیاد برام موضوعش جذابیت بسیاری داشت چون جدید بودو ازتون میخوام حرفه بی ادبانه نزنید سخته ادم از هرکاری بزنه و رمان بنویسه خیلی کاراداره ممنون خدانگد