سوگند به دست هایت ( جلد دوم رمان آخرین بوسه ) به قلم میم.الف (مهسا ٩٣)
پارت شانزده :
برای بار چندم تو آغوش بابا فرو رفتم. در گوشم گفت:
-مراقب خودت باشیا بچه! دل نگرونم نکنی!
ازش جدا شدم و با لبخند گفتم:
-نگرون نباش عشقم! درضمن شمام مراقب خودت باش. قرصاتم با حواس جمع سر موقع بخور! باشه؟
خندید و با انگشت اشا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
فاطمه
00ل