پارت صد و نوزده

زمان ارسال : ۸۱۸ روز پیش

سوزش چشم‌هایم نشان از سرخ شدنشان می‌داد.
قدم دیگری جلو رفتم.
رگ روی پیشانی‌ام نبض می‌زد.
وقت دیوانگی نبود اما حرف‌هایش...
- همه جا رو می‌گردم ببینم می‌تونم بفهمم اون همون قاتله یا نه!
دست و صدایش می‌لرزید.
استرس داشت...
برایم گران تمام شده بود.
- نگران نباشین، قبل اینکه کاری کنه می‌فهمیم!
آن‌قدرها هم ساده نبود، نمایش بازی می‌کرد...
- الان باید برم،

727
380,473 تعداد بازدید
1,202 تعداد نظر
246 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • hichkas

    70

    مگ میشه رو ایوان کراش نشد؟ :)))))))

    ۲ سال پیش
  • Dayana

    10

    😍😍😍

    ۲ سال پیش
  • pari

    92

    به نظرم کیفیت رمان نسبت به پارت های اولش خیلی کمتر شده و دیگه اون هیجان اولو نداره حالا نمیدونم این بخاطر وقفه ای هست که بین پارتگذاری افتاد یا ... ولی در هر صورت دست نویسنده این رمان درد نکنه

    ۲ سال پیش
  • ---

    81

    چه بی ملاحظه است انابت با همون پلیسای احمق . اخه تو خونه ی قاتل زنگ میزنین به هم خوش و بش میکنین. بزار برو بیرون بعد. یکم مسخره لو رفت

    ۲ سال پیش
  • تورو سننه؟؟

    51

    طبق معمول! گل کاشتی نوسنده جونم گل خیلی بیست بود بیست بیست👌👌👌👍👍👍👍👍

    ۲ سال پیش
  • S

    120

    چه پر جذبه🤩 و اینکه خیلی دوست دارم بدونم ایوان چه شکلیه خواهش میکنم عکس شخصیت ها رو بزار یا حداقل یه توصیفی از صورتش بکن چون خیلی دوست دارم بدونم زرنیخ چه شکلیه🙏

    ۲ سال پیش
  • .

    70

    خب تشکر میکنم از چیزایی ک یه سری به آنابت گفتین

    ۲ سال پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.

شما هیچ پیامی ندارید