پارت پنجم

زمان ارسال : ۱۳۹۹ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 4 دقیقه

مهراد سر تکان داد و گفت:

- دیوونه ای به خدا، خواهر خونده کدومه! من جای تو بودم معطل نمی کردم می رفتم خواستگاری، تا الان همیشه فکر می کردم حتما خودت هم همین تصمیم رو داری. می دونستم پای تو وسط نیست زودتر خودم رو از گیر دادنای مامان خلاص می کردم ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.