شومینه به قلم نرگس نعمت زاده
پارت هفتاد و پنجم
زمان ارسال : ۱۴۰۷ روز پیش
زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه
با همان حوله های حمامی، رفتم پایین.
ماهرو داشت طول و عرض سالن را با استرس می پیمود و ناخنش را می جوید.
صدای پایم را که شنید، از جا پرید، آب دهانش را قورت داد و با نگرانی نگاهم کرد.
این دختر چرا اینطور می کرد؟
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
طهورا
00مامانش تو خونه روسری سرشه😐😐😐😐😐 خودم ریختم پشمام موند