پشت چراغ قرمز (جلد دوم) به قلم حانیا بصیری
پارت پنجاه :
به ساعتم نگاه کردم و کتمو از روی صندلی برداشتم و به سمت در رفتم، جلوم ایستاد و مانع شد:
_ پسر داری زحمات چند ساله تو، چند ساله مونو از بین میبری، چرا انقدر برای تولید دست دست میکنی؟ میدونی با این واکسن چند نفرو میشه از بیماری و مرگ نجات بدیم؟< ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
....
10وایییی یعنی وقتی بخش مراقبت های ویژه رو بهم دادن انگار دنیا رو بهم دادن خداراشکر نمرده آجی خوشکلم🥺