شیرشاه - VIP به قلم مرجان فریدی
پارت بیست و پنجم
زمان ارسال : ۸۳۴ روز پیش
پشت میز خاکستری رنگ نشستم.
نگاهم و به اطراف دوختم.
روی دیوارا طرح های مینیاتوری ریز و کلاسیکی بودن که باعث میشد این اتاق خیلی ام ساده نباشه.
روی صندلی سفید رنگ نشستم.
به کاکتوس کوچک روی میز زل زدم.
در گلدان کوچک صورتی رنگ قرار داشت.
تره ای از موهای جلوی صورتم را پشت گوش زدم.
از ماگ گلبهی روی میز چند تا مداد رنگی برداشتم.
مداد b612 را ام پیدا کردم.
خب...
چه ط
رمان فوق در دست چاپ است و دیگر امکان عضویت در آن وجود ندارد
لطفا در نظرات خود از نوشتن در مورد تعداد پارت ها و یا کوتاه بودن پارت ها جدا خودداری کنید.
از توجه و درک شما سپاسگزاریم.
N
40وقتی سر ساعت نمیزارن دیگه نمیزارن الکی منتظر نباش🥲 باید شانس بیاریم فردا ۲ پارتو بزارن البته اگه پارت بزارن
۲ سال پیشN
40چرا پارتو نزاشتن؟🥲
۲ سال پیشدینا ضیایی
۱۷ ساله 40کو پارت؟ پارت کو؟ کو؟ کو پارت؟ کوووووو؟ کو؟ کوپارت؟ پارت کو؟
۲ سال پیش
20چه ساعتی پارتا رو میزارید؟
۲ سال پیشدینا ضیایی
۱۷ ساله 118
۲ سال پیشN
11شیرشاه ۸ و نیم
۲ سال پیشاه نباید اینجوری میش
40میدونستم اینجوری میشد ☹️ الان دلم میخواد آرزوی حال ویکتوریا رو بگیره آخه طرح بع اون خوبی :(
۲ سال پیشدینا ضیایی
۱۷ ساله 30ویکتوریا مشکلی داره احیانا؟ اینی که من دیدم ماشالله یه پا روانپریشه
۲ سال پیشBaran
21الان میره به اروی میگه😂 خیلی خوب بود این قسمت
۲ سال پیشNfs
30فاککک میدونسم ینی یکی طرحشو برمیدارع میدونسمممم ویکتوریای ..... 😤 چرا انقد بد جایی تموم شد اخهع😭😭😭 تا پنجشنبه باید صبر کنم😭 امیدوارم فقط اون اتاق دوربین داشتع باشههعععه
۲ سال پیش...
30هق خدا بد جایی تموم شد😢باید تا پیجشنبه صبر کنم😢
۲ سال پیشN
30شت😐
۲ سال پیشفاطمه
50بچم جنگیه🤣🤪
۲ سال پیش
40ساعت داره ۱۱ میشه بزارید دیگه