منفی چهار (4-) به قلم مرجان فریدی
پارت پنجاه و یکم :
دور زدم و وارد ویلا شدم.
کم کم همه داشتن راه میفتادن.
به سمت اتاقم رفتم و موهام و درست کردم و جلوی اینه یکم خود خوری کردم و دختره مو شرابی رو فحش کش کردم.
از اتاق که خارج میشدم با دیدن عثمان مقابلم ابروهام بالا پرید.
_بله!؟
دست به جیب لبخند زد:
_بریم دیگه دیر شاین رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد.
مطالعهی این پارت کمتر از ۲ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۱۳۳ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
Hana
40عرررررر چرا این چهار تا اینقد خرن خودااا😂😂😂 ب والله جر خوردم خ باحاله و فااااانه من عررررر کراش رو چهارتاشون تا بینهایت😂😂😂😋😋😋
۳ سال پیش:-)
05چیزی نداشت که میگین عالی بود رمان خیلی باحالیه با موضوع فوق العاده ولی نمیدونم چرا الان یک ماه همونتقطه ای بودیم هستیم؟حالا اینو میگیم روند رمان همینه ولی چرا اینقدرکم؟یک هفته صبر کردیم فقط برا۵۰خط؟
۳ سال پیش?؟
41خیلی قشنگ بود مرجان ... ولی پارتش خدایی خیلی کم بود :( خواهشن یکم بیشتر بزار خب ... و خیلی از شخصیت نهال خوشم میاد
۳ سال پیشBaran
41عالی بود ولی کاش میشد یکم طولانی تر بود.🙂❣️
۳ سال پیش
مانیا
40دوستان خوبه اون بالا نوشته شده ک درباره کوتاهی یا کم بودن پارت ها چیزی نگید باز میگید؟!! حتما دلیلی وجود داره ک پارت ها اینجورین