تنها گناه ام مادر بودن است به قلم نسترن قره داغی
پارت دویست و چهارم :
صدای زنگ گوشیاش مانع شد و نگاه از من گرفت.
موبایلی که روی داشبورد انداخته بود رو برداشت و با نیم نگاهی کنار گوشش گذاشت. منم تو سکوت به پشتی صندلی تکیه دادم و فقط نگاهش کردم که آب دهنش رو با صدا قورت داد و جواب داد: بله بفرمایید؟
از ا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
۱۱۱۱۱۱۱۱
718📣 اطلاعیه: عزیزان برای رمان تنها گناهم مادر بودن است نمی دونم متوجه شدید یا نه اما تقریبا وارد قسمت های اصلی و مهیج داستان شدیم و خب این یکم ادامه رو برای من سخت می کنه.