پارت دویست و چهارم :

صدای زنگ گوشی‌اش مانع شد و نگاه از من گرفت.

موبایلی که روی داشبورد انداخته بود رو برداشت و با نیم نگاهی کنار گوشش گذاشت. منم تو سکوت به پشتی صندلی تکیه دادم و فقط نگاهش کردم که آب دهنش رو با صدا قورت داد و جواب داد: بله بفرمایید؟

از ا ...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.