منفی چهار (4-) به قلم مرجان فریدی
پارت چهل و هفتم :
با حیرت به چشمای خمار و قهوه ایش زل زده بودم که اروم با دستمال کاغذی روی لبم کشید و زخم لبم و تمیز کرد
متعجب نفس عمیقی کشیدم که فاصله گرفت
نفس راحتی کشیدم.
_ازم فاصله گرفت و از سر جاش بلند شد:
_بیا میرسونمت
سرم و برای دیدنش بلند کردم
_خودم میرم
با لبخاین رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد.
مطالعهی این پارت حدودا ۶ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۱۴۹ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
۸ق۸۳۸۸۴۶۳خ۸ق
10عال