پشت چراغ قرمز (جلد دوم) به قلم حانیا بصیری
پارت سی و چهارم :
به حرفم توجهی نکرد و به راهش ادامه داد ترس کل وجودمو گرفته بود بیشتر داد زدم :
_ کری؟ بزن کنار میگم.
سرعتشو بیشتر کرد گوشی مو برداشتم و خواستم شماره نویانو بگیرم که از توی آینه دید یهو برگشت و گوشی رو ازم گرفت، زبونم داشت از شدت هیجان ب ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
گلییی
۱۹ ساله 00خداوکیلی با نظرپانیذ موافقم امیدوارم بره به نویان بگه دارم یه استرس سختیروتحمل میکنم