طالع دریا به قلم مرجان فریدی
پارت ده
زمان ارسال : ۱۲۶۳ روز پیش
سرم رو به پشتی کاناپه تکیه زده بودم
سرم کج شده بود و نیاز رو میدیدم
به قاب پنجره تکیه زده و سیگار
می کشید.
چهار روز بود که با عارف می رفتیم بیرون...
تویه پارک خلوت روی نیم کت میشستیم و ازم میخواست حرف بزنم...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
آرام
101وقتی رمان کامل بشه بازم توی برنامه میزارینش؟