تنها گناه ام مادر بودن است به قلم نسترن قره داغی
پارت صد و هفتاد و هشتم :
#آمین
صندلی رو با صدای بدی عقب کشیدم و درحالی که پشت میز مینشستم، به قیافه سردرگم و ترسیدهاش زل زدم.
قیافهاش از من بهتر بود، خوشتیپ تر هم به نظر میرسید. اخلاقش رو نمیدونستم، اما مطمئنا اندازه من دوستش نداشت.
...در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
Zahra
20نشسته ام ب دریچه نگاه میکنم😐