به طعم خون - آنلاین به قلم مرجان فریدی
پارت بیست و دوم :
یخ زده نگاهشون میکردم.
مات و مبهوت مونده بودم.
با قلبی ک تو دهنم میزد زمزمه کردم:
_یعنی اون پیرزن که همتون و نفرین کرد...
مادرخونده آرون میشه خاله من؟ آرون پسر خالمه؟
آیدن ریلکس پاش و رو پاش انداخت:
_اووم...م ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
شیوا
00💖💖💖💖