طالع دریا به قلم مرجان فریدی
پارت شصت و چهارم
زمان ارسال : ۱۲۰۹ روز پیش
با حیرت به سمتش رفتم لیوان و توی سینک گذاشتم و به سمتش چرخیدم.
-این یعنی چی!؟
بلند شد و خیره نگاهم کرد.
-هنوز مریضی نمیزارم تنها بمونی...
عصبی چند بار نفس عمیقی کشیدم.
-من نیاز به پرستار ندارم...
مشتش و رو جز ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
آیلین
۱۴ ساله 150وایییی جرررررر فقط اون جایی که انگشت وسطشو نشون داد و گف اینم اضافه کن کم نیاری و اونجایی که گف اگه افتاد بهم خبر بده ببینم همچین صحنه ایی رو از دست ندم 😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣