پارت سی و هشتم :

دیگه چیزی نپرسیدم و خودم دست به کار شدم، یکی از قابلمه‌های بزرگ فلزی ست رو از سر جاش برداشتم و زیر بغلم زدم، بعد هم سرکی به تموم کمد‌ها و یخچال کشیدم.

چند تا میوه و نون تست و یه شیشه شیر به علاوه چند تیکه کیک کش رفتم و توی قابلمم گذاشتم.
...

در حال بارگذاری ادامه‌ی پارت هستیم. مشاهده ادامه‌ی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.

لطفا کمی صبر کنید ...

با تشکر از صبر و شکیبایی شما

نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.