منفی چهار (4-) به قلم مرجان فریدی
پارت سی و چهارم :
لبخند زدم:
_مرسی.
چشمک زد:
_اوکیه.
از پشت کانتر اومد بیرون.
_دو دقه بشین من تا پایین برم زود میام.
متفکر سر تکون دادم.
کلیدا رو از روی میز برداشت و از خونه خارج شد.
نگاه گیجم و به فضای خونه دوختم
اون موقع با تلفن داشت با کی حرف میزد؟
حس میکردم راجب خواین رمان به اتمام رسیده است و به درخواست نویسنده به علت چاپ، امکان مطالعه آن وجود ندارد.
مطالعهی این پارت کمتر از ۵ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۱۹۷ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
اسوه
00عالی