عشق آمازونی (جلد دوم) به قلم آمنه آبدار
پارت بیست و چهارم
زمان ارسال : ۹۲۴ روز پیش
حرفاش خنجر می شد و توی قلبم فرو می رفت... نفسم سنگین شد، یه چیزی تو گلوم گیر کرد، چشمام می سوختن... ناخنم تو کف دستم فرو می رفت... تپش قلبم نامنظم شده بود!
این حالم برام غریب بود، اسمش رو نمی دونستم اما هر چی بود من رو به هم ریخت... نفسای عمیق ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
فیزو
00خیلی خوبه ولی کاش پی دی افشم بود